خانه / انگلیسی / کتاب های زبان انگلیسی / 504 / آموزش لغت compete به معنای: مسابقه دادن، به مبارزه طلبیدن، هم چشمی كردن،

آموزش لغت compete به معنای: مسابقه دادن، به مبارزه طلبیدن، هم چشمی كردن،

English VIP:
#Vocabulary #504_Words #Compete #C
????????????
? 504 Words – Lesson 10

✅ compete /kəmˈpiːt/ (v.) کامپیت

? competes /-s/ competing /-ɪŋ/ competed /-ɪd/ competition /ˌkɑːmpəˈtɪʃn/

? Try hard to get something wanted by others; be a rival.

? Syn: challenge, strive, struggle, contest, contend

? Ant: agree, give up, make peace

? (مسابقه، امتحان و غیره) رقابت كردن، مسابقه دادن، به مبارزه طلبیدن، هم چشمی كردن، در مسابقه شرکت کردن

? Examples:

✳️ Pam Shriver was challenged to compete for the tennis title.
✳️ “پم شریور”به مبارزه دعوت شد تا برای عنوان قهرمانی تنیس مسابقه دهد.

✳️ The runner was reluctant to compete in front of his parents for the first time.
✳️ دونده تمایلی نداشت که برای اولین بار در جلوی والدین خود، در مسابقه شرکت کند.

✳️ When the amateur became a pro he had to compete against better men.
✳️ وقتی که آماتور، یک بازیکن حرفه ای شد، مجبور بود که با مردان برتری مسابقه دهد.

✳️ The athlete said that he would be honored to compete at the Olympic Games.
✳️ ورزشکار گفت که افتخار دارد در بازی‌های المپیک رقابت کند.

✳️ I always compete against my friends.
✳️ من همیشه با دوستانم رقابت می‌کنم.

✳️ Some of our factories can compete against foreign manufacturers.
✳️ برخی از کارخانه‌های ما می‌توانند با سازندگان خارجی رقابت کنند.

درباره ی فاطمه رستمی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *