خانه / انگلیسی / آموزش لغت gloomy به معنی تیره، تاریک، (شخص) غمگین، افسرده

آموزش لغت gloomy به معنی تیره، تاریک، (شخص) غمگین، افسرده

#Vocabulary #504_Words #Gloomy #G
????????????
? 504 Words – Lesson 7

✅ gloomy /ˈɡluːmi/ (adj.) گلومی

? gloomier /-iər/ gloomiest /-iɪst, -iəst/ gloomily /-ɪli/ gloominess /-inəs/

? Dark, dim, in low spirits.

? Syn: depressed, downhearted, cheerless, dismal, cloudy

? Ant: bright, cheerful, happy

? تیره، تاریک، (شخص) غمگین، افسرده، دلتنگ، (هوا) دلگیر، کم نور، ابری، (چهره) گرفته، عبوس، با روحیه پایین

? Examples:

✳️ My cousin was gloomy because his best friend had moved away.
✳️ پسر عموی من دلگیر بود از اینکه بهترین دوستش رفته است.

✳️ The reason Doris wasn’t popular was that she always had a gloomy appearance.
✳️ دلیل عدم محبوبیت “دوریس” این بود که او همیشه ظاهر افسرده ای داشت.

✳️ Jones Beach is not so beautiful on a gloomy day.
✳️ ساحل “جونز” در روزهای ابری و کم نور به این قشنگی نیست.

✳️ The gloomy weather predictions upset him.
✳️ پیشگویی‌های هوای دلگیر او را ناراحت کرد.

✳️ The chambers of the castle were dark and gloomy.
✳️ تالارهای قلعه تاریک و تیره بودند.

✳️ My mood after what happened, is gloomy.
✳️ حال من بعد از آنچه رخ داد گرفته است

درباره ی فاطمه رستمی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *