:افعال مرکبی که لازم است بدانید
Ask out
دعوت از یک خانم یا آقا برای قرار ملاقات
B
Bring about
موجب شدن
Bring up
۱- تربیت بچه ها ۲- مطرح کردن یک موضوع
C
Call back
جواب تماس تلفنی کسی را دادن
Call in
دعوت برای حضور در یک محل رسمی برای امری خاص
Call off
لغو کردن
Call on
۱-ملاقات کردن 2-در کلاس درس از شاگرد سؤال پرسیدن
Call up
تماس تلفنی برقرار کردن
Catch up (with)
به سطح کسی رسیدن
Check in
در هتل ثبت اطلاعات کردن
Check into*
تحقیق کردن
Check out
۱- از کتابخانه کتاب گرفتن ۲- تحقیق کردن
Cheer up
شاد کردن یا بخشیدن حسی خوب به کسی یا گروهی از افراد
Clean up
تمیز و مرتب کردن
Come across
یافتن شانس انجام کاری
Cross out
خط زدن
Cut out
کار آزار دهنده ای را متوقف کردن
D
Do over
تکرار کردن
Drop by
سرزدن
Drop in (on)
سرزدن
Drop off
چیزی یا کسی را در محلی گذاشتن
Drop out (of)
ترک درس و مدرسه کردن
F
Figure out
یافتن پاسخ منطقی برای یک سؤال یا مسئله
Fill out
فرمی را تکمیل کردن
Find out
پی بردن به اطلاعات
Get along (with)*
یک رابطه خوب داشتن
Get back (from)
۱- از جایی برگشتن ۲- دوباره دریافت کردن
Get in, get into
۱- داخل ماشین شدن ۲- وارد شده یا رسیدن به یک محل
Get off
از یک وسیله نقلیه خارج شدن یا پیاده شدن
Get on
ورود به یک وسیله نقلیه
Get out of
۱- از یک وسیله نقلیه خارج شدن ۲- از یک عمل ناخوشایند جلوگیری کردن
Get over
بهبود یافتن از بیماری
Get through
خاتمه دادن
Get up
از روی تخت یا صندلی بلند شدن
Give back
چیزی رابه کسی بازگرداندن
Give up
انجام کاری را متوقف کردن
Go over
مرور یا کنترل کردن
Grow up
رشد سنی کردن و به بلوغ رسیدن
H
Hand in
تکلیف درسی را تحویل استاد دادن
Hang up
۱- یک مکالمه تلفنی را قطع کردن ۲- لباسی را آویزان کردن
Have on
پوشیدن
K
Keep out (of)
وارد نشدن
Keep up (with)*
در یک موقعیت یا سطح ماندن
Kick out (of)
کسی را وادار به ترک محلی کردن
L
Look after*
مراقبت کردن
Look into
تحقیق کردن
Look out (for)
مراقب بودن
Look over
مرور یا کنترل کردن
Look up
در یک کتاب مرجع به دنبال اطلاعات گشتن
M
Make up
۱- ساختن ۲- کار قدیم را انجام دادن
N
Name after
اسم کسی را برای بچه انتخاب کردن
P
Pass away
مردن
Pass out
۱- توزیع کردن ۲- بیهوش شدن
Pick out
انتخاب کردن
Pick up
۱- کسی را از محلی برداشتن ۲- دست کسی را گرفتن
Point out
توجه کسی را جلب کردن
Put away
چیزی را در جایی خاص به کناری گذاشتن
Put back
به موقعیت قبلی باز گشتن
Put off
به تعویق انداختن
Put on
پوشیدن
Put out
سیگار یا آتش را خاموش کردن
Put up with
تاب آوردن، تحمل کردن
R
Run into
اتفاقی با کسی برخوردن
Run across
اتفاقی یافتن
Run out (of)
تمام شدن مایحتاج
S
Show up
ظاهر شدن و مطرح شدن
Shut off
یک ماشین، وسیله یا لامپ را از کار نگاه داشتن
T
Take after
به یاد آوردن
Take off
۱- در آودن لباس ۲- به مسافرت رفتن ۳- (هواپیما) بلند شدن از زمین
Take out
۱- کسی رابیرون بردن ۲- حذف کردن
Take over
کنترل چیزی را بدست گرفتن
Take up
یک فعالیت جدید را شروع کردن
Tear down
خراب کردن و با خاک یکسان کردن
Tear up
به اجزاء کوچکتر تقسیم کردن
Think over
در نظر گرفتن
Throw away
دور ریختن و خلاص شدن
Throw out
دور ریختن
Throw up
استفراغ کردن
Try on
پرو کردن لباس
Turn down
درجه چیزی را کم کردن
Turn in
۱- تحویل پروژه درسی ۲- به رختخواب رفتن
Turn off
خاموش کردن یک ماشین یا لامپ
Turn on
روشن کردن ماشین یا لامپ
Turn out
چراغ را خاموش کردن
Turn up
تشدید کردن، زیاد کردن